بازوانت را به مستی حلقه کن برگردنم
تا بلرزد زیر بازوهای سیمینت تنم
چهره زیبای خود را از رخ من وا مگیر
جز به آغوش چمن یا دامن من جا مگیر
راز عشق خویش را آهسته خوان در گوش من
جستجو کن عشق را در گرمی آغوش من
من تورا تا آسمان ها من تو را تابیکرانها
از زمین تا کهکشانها دوست دارم میپرستم
من تو را همچون اهورا من تورا همچون مسیحها